Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فیلم سینمایی «پروانه‌ها فقط یک روز زندگی می‌کنند» دومین فیلم سینمایی محمدرضا وطن‌دوست بعد از گرفتن مجوز ساخت، آذر و دی سال گذشته در سکوت خبری و در شمال کشور توسط علی طالبی فیلمبرداری شد. تدوین این فیلم نیز توسط وطن‌دوست انجام شده است.

همچنین سروش امیرآبادی‌زاده جلوه‌های ویژه و مهران دوستی همسان‌سازی رنگ‌های فیلم را به پایان رسانده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«پروانه‌ها فقط یک روز زندگی می‌کنند» این روزها توسط حسن مهدوی در استودیو ویشکاک در حال صداگذاری نهایی است تا برای نمایش در جشنواره‌های مختلف آماده شود.

در این فیلم منظر لشگری، مریم رستمی، ندا حبیبی، رحیم حاجی تبار،‌ عزیز محسنی، سید حمید میران، بهروز اقیان و بهزاد شاهنده به ایفای نقش پرداخته‌اند.

«پروانه‌ها فقط یک روز زندگی می‌کنند» دومین فیلم سینمایی محمدرضا وطن‌دوست پس از «وقتی لیموها زرد شدند» است که حضورهای خارجی داشته و برنده جوایزی همچون تندیس بهترین فیلم اول از جشنواره بین‌المللی فیلم مونترال کانادا ۲۰۰۹، تندیس جایزه ویژه هیات داوران بهترین فیلم و تندیس بهترین فیلمبرداری از جشنواره بین‌المللی فیلم آوانکای پرتغال ۲۰۱۰، تندیس بهترین کارگردانی جشنواره بین‌المللی فیلم تیرانای آلبانی ۲۰۱۰، نامزد بهترین فیلم در جشنواره بین‌المللی فیلم سائوپائولو برزیل ۲۰۰۹، نامزد Arri-Zeiss-Awards برای بهترین فیلم، نامزد CineVision Award بهترین فیلم اول در جشنواره بین‌المللی فیلم مونیخ ۲۰۱۰ و نامزد بهترین فیلم در جشنواره بین‌المللی فیلم شانگهای چین ۲۰۱۰ شده است.

محمدرضا وطن‌دوست نویسنده، پژوهشگر، کارگردان، تهیه‌کننده و مدرس سینما است و پیش از این فیلم‌های مستند و تجربی «برف‌های سپید سرگردان»،‌ «لوتوس»، «‌لسک»، «ننا»، «در دامان سرخ کوه»، «ذوالجناح ‌روز پنجاه هزار سال» و «تشنا» را کارگردانی کرده و برنده بیش از ۸۰ جایزه و تندیس ملی و بین‌المللی از قبیل تندیس جایزه نگاه هنری بهترین فیلم از جشنواره بین‌المللی فیلم بیگ اسکای آمریکا ۲۰۱۹، تندیس بهترین کارگردانی از جشنواره بین‌المللی فیلم بیروت لبنان ۲۰۱۹، تندیس بهترین فیلم از جشنواره بین‌المللی فیلم EARTH VISION توکیو ژاپن ۲۰۰۶، تندیس فیروزه‌ای جایزه ویژه هیات داوران برای بهترین فیلم از جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت، تندیس زرین بهترین فیلم از جشنواره بین‌المللی فیلم رشد و تندیس بهترین فیلم از جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه ایران و همچنین نامزد بهترین فیلم از جشنواره‌های بین‌المللی فیلم مونترال کانادا، سائوپائولو برزیل، مونیخ آلمان، شانگهای چین، شفیلد انگلستان، لس آنجلس آمریکا، و جیلاوا جمهوری چک شده‌است.

۵۵۲۴۵

کد خبر 1675089

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران اکران سینما بهترین فیلم از جشنواره بین المللی فیلم تندیس بهترین فیلم وطن دوست

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۳۶۲۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت یک دلداگی به همسر؛ مرد ایرانی ۲۵ سال در دریا سرگردان بود! +تصویر

کاجامه‌ خوس... او ۲۵ سال تمام است ک در اتاقکی در گوشه‌ی قایق فرسوده خود، یکه و تنها در دریا زندگی می‌کند. او ۲۵ سال پیش لیلا (همسر زیبایش) را در دریا از دست داد و با مرگ همسرش زادگاه خود خشکبیجار را ترک گفت... دو اسلحه‌ی روسی به مبلغ هفت قران از دو ملوان روسی که آن روزگار در کشتی‌های تجارتی کار می‌کردند خرید و با قایق ماهی‌گیری خود، زندگی در دریا و مرداب‌های دوردست و خالی از سکنه را آغاز کرد...

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، عبدالله یک جوان عادی گیلک بود که در سال ۱۳۲۸ لیلا همسر عزیزش را در از دست داد. از آن پس اما او دیگر عادی نبود و هرگز هم آن آدم سابق نشد. به قایقی کوچک نشست، سر به دریا گذاشت، و در اتاقک محقر روی قایقش به زندگی ادامه داد. با ادامه پیدا کردن این وضعیت کم‌کم در میان محلی‌ها به «کاجامه خوس» معروف شد یعنی فردی که در کجامه [اتاقک کوچکی که در قایقش ساخته بود] می‌خوابد و شد قهرمان بسیاری از شعرهای گیلکی عاشقانه. در اردیبهشت ۱۳۵۳ گروهی از صیادان محلی کاجامه خوس را پس از مدت‌ها بی‌خبری در قایق فرسوده‌اش دیدند. این ماجرا این‌قدر عجیب بود که بلافاصله گزارشش در روزنامه‌ی اطلاعات (۲ اردیبهشت ۵۳) به این شرح منتشر شد:

«کاجامه‌ خوس» پیر افسانه‌ای گیلان که زندگی حیرت‌انگیز او در اشعار محلی گیلک و فولکلور این قسمت از کشور ما اثر فراوان داشته زنده است!

دیروز [چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۵۳] جمعی از صیادان محلی، پس از سال‌ها بی‌خبری از این مرد افسانه‌ای، بار دیگر او را در قایق کهنه و فرسوده‌اش که از ۲۵ سال پیش تنها خانه‌ی اوست، یافتند.

خبر زنده بودن «کاجامه ‌خوس» به‌سرعت در گیلان دهان به دهان گشت و یک بار دیگر جمعی از شعرا و محققین فولکلور گیلان به سراغ او رفتند تا مردی را که یک ربع قرن، به امید دیدار «لیلا» همسر از دست‌رفته‌اش، در دریا سرگردان است، از نزدیک ببینید.

پیر کاجامه‌ خوس در سراسر جهان تنها کسی است که چنین زندگی حیرت‌آوری دارد: او ۲۵ سال تمام است ک در اتاقکی در گوشه‌ی قایق فرسوده خود، یکه و تنها در دریا زندگی می‌کند. در تمام این مدت یک بار پایش را به میان مردم نگذاشته، نه نام خود را به یاد می‌آورد و نه از گذشت روزگار خبری دارد.

آن‌ها که از گذشته «کاجامه‌ خوس» خبر دارند می‌گویند:

سرنوشت او این است که یکه و تنها در دریا بمیرد و قصه‌ای به قصه‌های شورانگیز دل‌دادگی زمان ما افزوده شود.

او ۲۵ سال پیش لیلا (همسر زیبایش) را در دریا از دست داد و با مرگ همسرش زادگاه خود خشکبیجار را ترک گفت... دو اسلحه‌ی روسی به مبلغ هفت قران از دو ملوان روسی که آن روزگار در کشتی‌های تجارتی کار می‌کردند خرید و با قایق ماهی‌گیری خود، زندگی در دریا و مرداب‌های دوردست و خالی از سکنه را آغاز کرد...

حالا پس از سال‌ها او در ساحل مرداب نیلی‌رنگ بندر پهلوی جایی که جز صدای مرغان وحشی و نجوای باد در دل برگ‌های درختان صدایی نیست، اقامت گزیده است...

خبرنگاران ما در رشت و بندر پهلوی که دیروز [چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۵۳] ساعتی را با «کاجامه خوس» گذرانده‌اند، می‌نویسند: با گذشت هر بهار یک خط به بدنه‌ی قایق خود و یک خط به درخت قطوری که با آن الفتی دیرینه دارد، می‌کشد تا به حال ۲۵ خط به نشانه‌ی ۲۵ سال سرگردانی در دریا به تنه‌ی درخت و قایق او کشیده شده است... خوراک او ماهی و مرغان دریایی است... شب‌های جمعه، چند فانوس در اتاقک داخل قایق خود برمی‌افروزد و چشم به راه لیلا می‌ماند. تا سپیده‌دم در خیال، با همسر از دست‌رفته‌اش گفت‌وگوها دارد...

مردم می‌گویند: نام اصلی کاجامه خوس عبدالله است... و ده‌ها شعر محلی و ترانه‌های فولکلوریک و بومی که با زندگی گیلانی‌ها عجین شده، یادآور خاطرات اوست.

ترجمه‌ی یکی از این اشعار چنین است:

عبدو، بیا که دیگر کلبه‌ی تو سوخت...

و تنها پاروهای نیم‌سوخته‌ات به جا مانده...

بیا عبدو، ای پیر دریا که قایق خانه‌ی توست

بیا که فانوس است هم خاموش است

مبادا... که اسیر توفان شده باشی

باد می‌وزد...

موج‌ها را می‌لرزاند...

و عبدو سرگردان در دریاست...

دیگر خبرها

  • روایت یک کارگردان از فیلمسازی در نوجوانی/ چیزی جز گوشی لازم نیست
  • جایزه بهترین مستند جشنواره فیلم مسکو برای سام کلانتری
  • ۶۵۶ ایل و طایفه مستقل در ایران زندگی کوچندگی دارند
  • روایت سازنده مستند «مشتی اسماعیل» از شالیکاری
  • زندگی سخت است آیا فلسفه می‌تواند کمک کند؟
  • آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه
  • روایت جالب مربی لهستانی تیم والیبال ایران از خوردن بهترین هندوانه و سخت بیدار شدن صبح
  • روایت یک دلداگی به همسر؛ مرد ایرانی ۲۵ سال در دریا سرگردان بود! +تصویر
  • کشفی تازه و متفاوت از تصور پیشین درباره مرز میان مرگ و زندگی
  • پاسخ تکراری انریکه: تا امباپه حرف نزند چیزی نمی‌گویم!